یکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امینپور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهۀ شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهۀ هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهۀ هشتاد با «گل چکیده کامل
یکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امینپور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهۀ شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهۀ هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهۀ هشتاد با «گل ها همه آفتاب گردانند» (1381) و «دستور زبان عشق» (1386) نزدیک میشود، در بردارندۀ نوعی نقد اجتماعی با مايههاي فلسفي است. در این میان، نویسنده در نظر دارد با توجه به تحول گفتمانی و ژرف ساختی اشعار امینپور در این سه دوره، مسئلۀ اعتراض را که یکی از درگیریهای ذهنی شاعران و نویسندگان از گذشته تاکنون بوده و انسان معاصر هم با توجه به مسائل پیرامون خود مبتلا به آن است، در چهار بخش ماهیت و ماهیتشناسی اعتراض، وجودشناسی، غایتشناسی و شأن اخلاقی اعتراض و تحلیل بررسی کند.
پرونده مقاله
هنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و چکیده کامل
هنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست میزند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امینپور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانهاش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان میکند. از آنجا که کلمات، آیينة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژهگزینی در اشعار قیصر امینپور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امینپور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایههای زیرین معانی واژگان آشكار ميشود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم.
پرونده مقاله
با نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تب چکیده کامل
با نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تبیین کند. شاعر در شعر متقدم از شرایط فکری و سیاسی و پیرامونی تأثیر گرفته و محوریت تولید شعر و ذهن شاعر اندیشهها و باورهای عمدتاً دینی و انقلابی است که شعرهایی را با درونمایههای خاص تولید میکند. در شعر متأخر امینپور تجربة زیسته جای ذهن را گرفته و شعرهایی با محوریت و محتوای موقعیتهای انسانی در زندگی تولید میگردد. مبنای نظری این پژوهش مفهوم تجربة زیسته در نظریة علوم انسانی ویلهلم دیلتای است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قیصر امینپور شاعری در متن تحولات اجتماعی، فکری و سیاسی جامعة خویش و جهان بزرگتر مشترک بشری قرار دارد و یک فرایند تکاملی را در شاعرانگی از سر میگذراند و به زبان و جهان تازهای از ابعاد شعر دست مییابد.
پرونده مقاله